این ماجرای امروز نیست. ماجرایی است که سالهاست ادامه دارد. از همان روز که بم ویران شد، برای نخستین بار موضوع بافت فرسوده شهری نیز به مجلس کشیده شد. درست 15سال پیش. بعد از بم نیز اتفاقات دیگری افتاد. ورزقان و نیمی از آذربایجان لرزید. و درست یک سال پیش هم نیمی از خاورمیانه با زلزله کرمانشاه لرزید.
اینها نمونه کوچکی ازویرانیهای بافتهای فرسوده کشور است که صدها شهروند ایرانی را زیر تلی از خاک دفن کردند. هنوز هم نمایندگان مجلس از بایدها میگویند و از مشکلات. 15سال گویا کافی نبود تا مجلس طرحی دقیق ارائه دهد و دولتها را وادار به اقدام عملی در این زمینه کند.
زلزله آذر ماه سال گذشته تهران نیز زنگ خطری بزرگ برای پایتخت و شهرهای بزرگ بود. زلزله تهران آمد و رفت، این روزها کسی دیگر از آن سخن نمیگوید. مشکلات بافت فرسوده پایتخت با مساحت 3هزار و 285هکتار شبیه همه شهرهای ایران است. اگر بلرزد، همان اتفاقات ورزقان در سال 92و بم در سال 82 تکرار میشود. زلزله تهران یک «هشدار ملی» بود.
- نوسازی یا آرایش ظاهری محلات
- گیتی اعتماد، استاد دانشگاه در گروه شهرسازی و معماری
آنچه مسلم است بافتهای فرسوده و حاشیهنشینی شهرها، حاصل فقر شهری است و فقر شهری، زاییده نبود یک عدالت اجتماعی در جامعه است. شکاف شدید بین درآمد افراد (بهطور نمونه یک نماینده مجلس و یک مدیر دولتی با کارگر ساده) و نیز بیکاری وسیع در میان اقشار جامعه بهخصوص جوانان و زنان و استفاده ناعادلانه از رانتها در همه زمینهها برای گروهی خاص، موجب پیدایش فقر شهری است.
تا وقتی به این موضوع توجه کافی و عاجل نشود، چشم بستن روی واقعیت است و انجام طرحهای کالبدی در هر مقیاس، راه به جایی نخواهد برد و اجرای چنین طرحهایی تنها موجب جابهجایی جمعیت و محرومتر شدن مستأجرانی خواهد شد که غالباً در این طرحهای نوسازی و بهسازی اصلا بهحساب نمیآیند.
بنابراین در طرحهای بازآفرینی یا هر اسمی که در مراحل مختلف برای بهسازی محلههای فقیرنشین یا محروم از خدمات و مسکن مناسب انتخاب میکنیم، اگر به جامعه ساکن در آن محلات و ریشهیابی فقر رو به افزایش ساکنان آن در اثر تورم شدید، بهخصوص در زمینه مسکن نپردازیم، این طرحها تنها آرایش ظاهری یک محله است و راه به جایی نخواهد برد.
وقتی صحبت از این طرح دولتی میشود گویی از یک طرح واحد سخن میگوییم، درحالیکه این طرح بازآفرینی در هر محله و هر شهری با توجه به موقعیت مکانی، اجتماعی و اقتصادی جامعه آن، مسلما متفاوت خواهد بود.
ابتدا باید مرحله شناخت را انجام داد و برحسب آن مراحل بعدی طرح و اجرا را طی کرد. بنابراین اصول و الزامات ثابت و مشخصی وجود ندارد که برای همه مکانها، زمانها و جوامع مختلف بهکار برود. درواقع این شرایط است که این اصول و الزامات را تدوین میکند.
- تهران در برابر بحران آمادگی ندارد
- سیده فاطمه ذوالقدر، نماینده مردم تهران در مجلس
تهران دارای مناطق مختلف به لحاظ بافت فرسوده و بافت دارای استحکام و استقامت است که یقینا باید نوع خدمات رسانی در این مناطق در موقع بحران به تفکیک شناسایی و برنامهریزی شود و برای هر منطقه متناسب با نیازهایی که آن منطقه در موقعیت بحران زا دارد خدمات رسانی لازم صورت پذیرد. تهران هیچگونه آمادگی نه در سطح مدیریتی و نه در میان مردم دارا نیست.
ازدحام مردم در خیابانها و مشکلات ترددی و آشوبی که پس از زلزله دیماه سال گذشته در میان جمعیت تهران ایجاد شده بود حکایت از ناآگاهی و بیاطلاعی مردم برای مواجهه با بحرانها داشت که نشان از ضرورت آموزش همگانی از طریق مدارس در همه مقاطع و همچنین از طریق رسانه ملی دارد؛ چرا که طرح خادم نتوانست جامعیت لازم را برای شهر تهران داشته باشد و چه بسا بهدلیل اطلاعرسانی بسیار محدود بسیاری از خانوادهها از وجود چنین طرحی بیاطلاع هستند. در طرح آموزشی خادم که طرح ملی خانواده آماده در مخاطرات است، در سالهای 95و 96آموزشهایی عمومی به خانوادهها داده شد که بهدلیل کسری منابع بودجه این طرح استمرار نیافت.
- مالکان بافت فرسوده بیاعتمادند
- شهربانو امانی، عضو شورای شهر تهران
بافت فرسوده تنها مختص کشور ما نیست. در بیشتر کشورها بهویژه کشورهای مشابه هم بافت فرسوده گریزناپذیر است؛ بهدلیل اینکه سیاستگذاریها و نظارتها جایگاه خود را نداشتهاند. مطابق ماده95 قانون برنامه ششم بحث نوسازی بافت فرسوده برعهده دولت و شهرداریهاست.
در کشورهای مشابه ما برای بازسازی و بازآفرینی بافت فرسوده الگوهایی وجود دارد. در چنین کشورهایی بخش خصوصی یک بخش توانمند و موفق است که مورد حمایت قرار میگیرد. منتها در کشور ما بخش خصوصی بخش ضعیف و نحیفی است که در نوسانات اقتصادی دچار مشکلات جدی شده و مورد حمایت قرار نمیگیرد.
معتقدم حمایت واقعی از بخش خصوصی نمیشود و مردم اعتماد نمیکنند. در واقع مهمترین سرمایه اجتماعی که همان اعتماد عمومی است در بیش از 85درصد مردم دچار خلسه و هزینه سنگینی شده است. اکنون بیاعتمادی در جامعه ما زیاد است و مالکان بافت فرسوده اعتمادی به سرمایهگذاران ندارند که وارد مشارکت در بازسازی شوند.
- خیز بلند امید برای ساماندهی
- سعید نمکی، معاون علمی سازمان برنامه و بودجه کشور
حاشیه نشینی شهرها یکی از موضوعات مهم کشور بوده که هماکنون بهصورت جدی در دستورکار دولت قرار گرفته است. دولت تدبیر و امید مصمم است تا سکونتگاههای غیرمجاز را در حاشیه شهرها با مناطق خدمات زیربنایی شهری بهتر، جایگزین کند. خشکسالی، مشکلات معیشتی مردم و سختی سکونت در مراکز شهرها در طول سالها از دلایل اصلی این رسوب جمعیتی است.
حاشیه نشینی و بافت فرسوده در کشور بسیار پیچیده است و مسائل فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خاصی را با دگرگونی فراوان در این مناطق ایجاد کرده است. رسوب جمعیتی در حاشیه شهرها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن شکل گرفته اما دولت تدبیر و امید خیز بلندی برای ساماندهی مناطق حاشیه نشین برداشته است.
حاشیه کلانشهر اهواز را نمیتوان با حاشیه شهرهایی نظیر مشهد و کرج مقایسه کرد چرا که هرکدام جمعیت و مشکلات متفاوتی دارند که در طول سالها در این مناطق رسوب کردهاند. حاشیه نشینان باید احساس شهروندی داشته باشند و دولت درصدد است تا ضوابط مورد نظر در این زمینه را برای مردم ایجاد کند.
نظر شما